به طور کلی/توسط کریستین آرنس
از زمانی که به عنوان یک عکاس حرفه ای خوداشتغال شدم و از آنجایی که می دانم در چه زمینه ای می خواهم حرکت کنم و موفق باشم، به این فکر کردم که چگونه می توانم نوع عکاسم را در یک کلمه به بهترین شکل توصیف کنم. عکاس عروسی، عکاس پرتره، گزارشگر عکس، عکاس ورزشی، عکاس کودکان، عکاس مد و هر چه که همکاران هستند - آنها فقط آن را دارند. یک اصطلاح منسجم وجود دارد و همه می توانند بلافاصله چیزی را با آن تصور کنند. این در مورد عکاس مطبوعاتی، عکاس تبلیغاتی، عکاس آتلیه و غیره نیز صدق می کند. سفارش عکاسی تبلیغاتی
اما عکاسی از کلن که عکاسی از دنیای کار، دنیای شرکتها و سازمانها، موسسات تحقیقاتی و سایتهای ساختمانی را ماموریت خود کرده است، چگونه به نظر میرسد؟ عکاس کار به عنوان یک اصطلاح وجود ندارد و به راحتی می توان آن را با عکاسی کارگری، یک ژانر کاملا متفاوت، اشتباه گرفت.
اصطلاح شرکتی برای نوع عکاسی من مناسب است. و بنابراین عکاسی من عکاسی شرکتی نامیده می شود. هوم، هوم البته از دنیای انگلیسی زبان. به هر حال آنها راحت تر هستند، من فکر می کنم. در آنجا اصطلاح عکاسی لوکیشن نیز وجود دارد. شاید امروزه دیگر نتوان آن را به طور قطعی به کار برد که در زمان هایی که عکاسی حرفه ای بیشتر در استودیو انجام می شد به دلیل فناوری پیچیده تر و کندتر. ترجمه شرکتی با عکاسی شرکتی هنوز یک کار در حال پیشرفت است. اما عکاسی در محل، نه، صدا ندارد.
(عکاسی صنعتی) چطور؟ کلمه بدی هم نیست، اما هنوز کاملاً دقیق نیست. به عنوان مثال، تمام حوزههای ممکن که صنعت نیستند (مانند صنایع دستی، خدمات، تحقیق، توسعه و غیره) را حذف میکند. و صدایی دارد که بوی اواسط قرن بیستم می دهد: به عنوان یک عکاس صنعتی، شما عمدتا از سیستم ها و ماشین ها عکس می گرفتید. افراد به ندرت در آنها ظاهر می شدند و معمولاً فقط به عنوان معیار مقایسه در تصویر گنجانده می شدند: به طوری که می توانید ببینید که امکانات چقدر بزرگ است. برای من کاملاً متفاوت است، برای من تمرکز روی مردم است! عکاسی تبلیغاتی
و عکاس تبلیغاتی یا عکاسی تبلیغاتی: هنوز زنده است. با این حال، بیان کاملاً مناسب نیست، حتی اگر تصاویر من البته برای تبلیغات نیز استفاده می شود. اما نه برای تبلیغات (موتیف های تبلیغاتی، پوسترها و غیره). و فاقد شخصیت رپورتاژی است که عکاسی در محل کاملاً دارد.
همچنین کلمه عکاسی تجاری یا عکاس تجاری وجود دارد. یه جورایی خیلی خوبه اما برای گوش من و به خصوص برای چشمان من، این عکاسی بیشتر به پرتره های تجاری مربوط می شود. من هم این کار را انجام میدهم، اما این حوزه اصلی من نیست: چیزی که فکر میکنم برای مشتریانم بسیار هیجانانگیز است و همچنین بهویژه برای مشتریانم جالب است، ضبطهایی از دنیای کار است: معتبر، معتبر، اما طراحیشده، اغراقآمیز، دراماتیک و فشرده. عکاسی تبلیغاتی صحنهای و ژورنالیستی – این همان چیزی است که شما میتوانید آن را نیز بنامید. اما این عبارت بسیار طولانی است که در کارت ویزیت نمی گنجد. طراحی سایت فروشگاه اینترنتی در اصفهان
خب من الان چی هستم؟ اما یک عکاس شرکتی؟ یا در واقع یک عکاس شرکتی؟ کاری که انجام می دهم برایم روشن است. متأسفانه، بهترین اصطلاح برای آن هنوز نیست. شاید خوانندگان من ایده دیگری داشته باشند؟ من از نام های کوتاه، مختصر، معنی دار و مناسب برند خوشحالم!
از زمانی که به عنوان یک عکاس حرفه ای خوداشتغال شدم و از آنجایی که می دانم در چه زمینه ای می خواهم حرکت کنم و موفق باشم، به این فکر کردم که چگونه می توانم نوع عکاسم را در یک کلمه به بهترین شکل توصیف کنم. عکاس عروسی، عکاس پرتره، گزارشگر عکس، عکاس ورزشی، عکاس کودکان، عکاس مد و هر چه که همکاران هستند - آنها فقط آن را دارند. یک اصطلاح منسجم وجود دارد و همه می توانند بلافاصله چیزی را با آن تصور کنند. این در مورد عکاس مطبوعاتی، عکاس تبلیغاتی، عکاس آتلیه و غیره نیز صدق می کند. سفارش عکاسی تبلیغاتی
اما عکاسی از کلن که عکاسی از دنیای کار، دنیای شرکتها و سازمانها، موسسات تحقیقاتی و سایتهای ساختمانی را ماموریت خود کرده است، چگونه به نظر میرسد؟ عکاس کار به عنوان یک اصطلاح وجود ندارد و به راحتی می توان آن را با عکاسی کارگری، یک ژانر کاملا متفاوت، اشتباه گرفت.
اصطلاح شرکتی برای نوع عکاسی من مناسب است. و بنابراین عکاسی من عکاسی شرکتی نامیده می شود. هوم، هوم البته از دنیای انگلیسی زبان. به هر حال آنها راحت تر هستند، من فکر می کنم. در آنجا اصطلاح عکاسی لوکیشن نیز وجود دارد. شاید امروزه دیگر نتوان آن را به طور قطعی به کار برد که در زمان هایی که عکاسی حرفه ای بیشتر در استودیو انجام می شد به دلیل فناوری پیچیده تر و کندتر. ترجمه شرکتی با عکاسی شرکتی هنوز یک کار در حال پیشرفت است. اما عکاسی در محل، نه، صدا ندارد.
عکاس صنعتی
(عکاسی صنعتی) چطور؟ کلمه بدی هم نیست، اما هنوز کاملاً دقیق نیست. به عنوان مثال، تمام حوزههای ممکن که صنعت نیستند (مانند صنایع دستی، خدمات، تحقیق، توسعه و غیره) را حذف میکند. و صدایی دارد که بوی اواسط قرن بیستم می دهد: به عنوان یک عکاس صنعتی، شما عمدتا از سیستم ها و ماشین ها عکس می گرفتید. افراد به ندرت در آنها ظاهر می شدند و معمولاً فقط به عنوان معیار مقایسه در تصویر گنجانده می شدند: به طوری که می توانید ببینید که امکانات چقدر بزرگ است. برای من کاملاً متفاوت است، برای من تمرکز روی مردم است! عکاسی تبلیغاتی
و عکاس تبلیغاتی یا عکاسی تبلیغاتی: هنوز زنده است. با این حال، بیان کاملاً مناسب نیست، حتی اگر تصاویر من البته برای تبلیغات نیز استفاده می شود. اما نه برای تبلیغات (موتیف های تبلیغاتی، پوسترها و غیره). و فاقد شخصیت رپورتاژی است که عکاسی در محل کاملاً دارد.
همچنین کلمه عکاسی تجاری یا عکاس تجاری وجود دارد. یه جورایی خیلی خوبه اما برای گوش من و به خصوص برای چشمان من، این عکاسی بیشتر به پرتره های تجاری مربوط می شود. من هم این کار را انجام میدهم، اما این حوزه اصلی من نیست: چیزی که فکر میکنم برای مشتریانم بسیار هیجانانگیز است و همچنین بهویژه برای مشتریانم جالب است، ضبطهایی از دنیای کار است: معتبر، معتبر، اما طراحیشده، اغراقآمیز، دراماتیک و فشرده. عکاسی تبلیغاتی صحنهای و ژورنالیستی – این همان چیزی است که شما میتوانید آن را نیز بنامید. اما این عبارت بسیار طولانی است که در کارت ویزیت نمی گنجد. طراحی سایت فروشگاه اینترنتی در اصفهان
خب من الان چی هستم؟ اما یک عکاس شرکتی؟ یا در واقع یک عکاس شرکتی؟ کاری که انجام می دهم برایم روشن است. متأسفانه، بهترین اصطلاح برای آن هنوز نیست. شاید خوانندگان من ایده دیگری داشته باشند؟ من از نام های کوتاه، مختصر، معنی دار و مناسب برند خوشحالم!
- سه شنبه ۱۷ بهمن ۰۲ ۱۴:۱۳
- ۲۹ بازديد
- ۱ نظر
آموزش انگلیسی تجاری به عنوان یک مهارت اساسی برای افرادی که در حوزه کسب و کار فعالیت میکنند یا قصد ورود به این عرصه را دارند، بسیار اهمیت دارد. زبان انگلیسی به عنوان زبان بینالمللی کسب و کار به روز به روز اهمیت بیشتری پیدا میکند و تسلط بر آن امکان برقراری ارتباطات موثر و انجام معاملات موفق را فراهم میآورد. در این دورههای آموزشی، دانشجویان با مفاهیم و واژگان متنوعی که در محیط کسب و کار به کار میروند، آشنا میشوند. از جمله موضوعات مورد آموزش در این دورهها میتوان به نوشتن ایمیلهای تجاری، ارتباطات تلفنی حرفهای، مذاکرات تجاری و معرفیهای کسب و کار اشاره کرد. هدف اصلی این دورهها، توسعه مهارتهای زبانی در زمینههای مختلف کسب و کار و افزایش اعتماد به نفس در برقراری ارتباطات تجاری است.
به علاوه، آموزش انگلیسی تجاری به دانشجویان کمک میکند تا قدرت تفکر و تحلیل خود را در مواقع مختلفی که ممکن است با آن روبرو شوند، تقویت کنند. این دورهها به دانشجویان امکان میدهند تا با تمرینهای عملی و مواقع متنوعی که شبیه به وضعیتهای واقعی کسب و کار هستند، مهارتهای خود را بهبود بخشند. بنابراین، آموزش انگلیسی تجاری نه تنها به دانشجویان کمک میکند تا زبان انگلیسی را درک بهتری داشته باشند، بلکه باعث میشود تا به ارتقای مهارتهای کاربردی خود در حوزه کسب و کار نیز برسند.